۶۹ - رنج، تبعیض و تحقیر به زبان مادری؛ هشتگ منوفارسی چیست؟
رنج، تبعیض و تحقیر به زبان مادری؛ هشتگ منوفارسی چیست؟
هنوز کمی بیشتر از دو هفته به «روز جهانی زبان مادری»، یعنی دوم اسفند باقی مانده است. با اینحال، هزاران نفر که زبان مادری آنها غیر از فارسی است، روایتهایی از درد و رنج خود در رابطه با زبان فارسی و تحقیر و تبعیض ناشی از غیرفارس بودن را در شبکههای اجتماعی با هشتگ «منوفارسی» منتشر کردهاند.
هشتگ منوفارسی چیست چرا مورد استقبال کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است و مطالبات راویان و دستاندرکاران این کارزار چیست؟ «ایرانوایر» در این گزارش، در گفتوگو با «سویل سلیمانی»، فعال مدنی تُرک آذربایجانی ساکن ویرجینیای امریکا و «محسن رسولی»، فعال حق آموزش به زبان مادری که هر دو از موسسان کمپین «پایان تکزبانی» هستند، به این سوالات پاسخ داده است.
در چند روز گذشته، حدود هزار توییت با هشتگ «منوفارسی» (من و فارسی) در فضای توییتر منتشر شده است. کاربران ایرانی عمدتا غیرفارس با به کار گرفتن این هشتگ، به زبان فارسی و انگلیسی درباره سختیهای زندگی، تحصیل و کار به زبان فارسی که زبان مادری آنها نیست، سخن گفتهاند. برخی دیگر نیز از تحقیر و تبعیضهایی که بهطور ساختاری و توسط نظام سیاسی و اجتماعی ایران یا از جانب شهروندان ایرانی عمدتا فارسزبان به آنها تحمیل شده، پرده برداشتهاند.
سایت کمپین «پایان تکزبانی» که مبتکر این حرکت بوده هم در یک مطلب، اغلب این مطالب را با لینکی که به توییت اصلی راویان وصل میشود، منتشر کرده است.
آنگونه که «سویل سلیمانی»، فعال مدنی ترک آذربایجانی به «ایرانوایر» میگوید، این کمپین به منظور آگاهی رسانی از تبعیض سیستماتیک و ساختاری علیه مردمان غیرفارس راهاندازی شده و روایتگر درد و رنج مردمان غیرفارس در جامعهای است که تنها زبان فارسی، زبان رسمی و قابل آموزش است.
او درباره انگیزه آغاز این کمپین میگوید: «من در پارسآباد مغان در یک کلاس ۳۵ نفره که هیچکس فارسی بلد نبود، به کلاس اول مدرسه رفتم. معلم کلاس اول ما یک زن جوان تبریزی بود که بلافاصله بعد از دانشسرا راهی پارسآباد شده بود. او آمده بود که چیزی که در دانشسرا به او یاد داده بودند، یعنی درس دادن به زبان فارسی را روی ما انجام دهد و گمان میکرد که ما همه میتوانیم به فارسی روان حرف بزنیم که خب برعکس تصور او بود. همان روزهای اول داشت خطکش خود را بالا و پایین میکرد و وقتی اسم من را صدا زد، من از ترس خودم را خیس کردم، چون هیچ فارسی نمیدانستم.»
سویل سلیمانی که اکنون دانشجوی دکترای رشته جامعهشناسی در یکی از دانشگاههای ایالت ویرجینیا در امریکا است، در ادامه میگوید: «چند سال پیش مطلبی با همین محتوا در فیسبوک نوشتم که خیلی مورد استقبال قرار گرفت. پست من بارها توسط افراد مختلف از گروههای اتنیکی مختلف مانند کُرد، لر، بلوچ و عرب بازنشر شد و پیغامهای زیادی دریافت کردم که همه میگفتند چه قدر تجربه من برایشان آشنا است و بهخاطر اینکه فارسی زبان اول آنها نیز نبوده است، چیزی شبیه همان وحشت من را در روز اول مدرسه تجربه کردهاند.»
او در ادامه با اشاره به سیستم آموزشی ایران که فقط برای زبان فارسی رسمیت قائل است، میگوید: «سیستم آموزشی ایران برای آموزش زبان طراحی نشده است. آن سیستم با فرض این که تمام بچهها فارسی میدانند و برای سوادآموزی طراحی شده است؛ آن هم برای دانشآموزانی که حداقل ۵۰ درصد آنها هیچ تصوری از زبان فارسی ندارند.»
کاربران با هشتگ منوفارسی از چه گفتهاند؟
روایتهای شهروندان غیرفارس صرفنظر از این که اهل کدام سوی چهار گوشه ایران باشند، همگی بسیار دردناکند. این شهروندان از تجربه تحقیر و تمسخر خود در جمع، نسبت دادن کلیشههای جنسیتی و اتنیکی به آنها و حتی تبعیض در سیستم آموزشی به واسطه این که فارسی زبان اول آنها نبوده است، سخن گفتهاند.
«بهروز بوچانی»، نویسنده سرشناس کُرد که هماکنون در تبعید و در «دانشگاه سیدنی» مشغول تدریس است، درباره این کمپین و هشتگ «منوفارسی» در صفحه توییتر خود نوشته است: «منوفارسی یکی از مهمترین اتفاقها در عرصه فرهنگ عمومی است. طی چند ساعت اخیر صدها داستان و خاطره دردناک از تحقیر، توهین و برخوردهای نژادپرستانه نسبت به انسان گیلک، ترک، عرب و دیگران به واسطه این هشتگ ثبت شد. اگر میخواهید بدانید که ایران واقعی کجا است، این هشتگ را دنبال کنید.»
کاربر دیگری به نام «تارا» نیز در صفحه توییتر خود نوشته است: «وقتی در تبريز به مدرسه ابتدایی رفتم، هیچی فارسی بلد نبودم! در ریاضی و علوم خوب بودم ولی در املا، انشا، فارسی نه! كلاس چهارم كه انشا داشتيم، من را مردود كردند. من با اينكه الان دكتری دارم و در آمريكا استاد دانشگاه هستم، اثرات منفی اون دوران تحصیلی را با خود حمل میكنم.»
کاربر دیگری با نام «باریش» نیز از تجربه نژادپرستانه ناخوشایند خود در دوران خدمت در توییتر نوشته است: «تو خدمت سربازی شهرستان بانه وقتی داخل آسایشگاه شدم، ازم پرسیدن بچه کجایی, تا گفتم تبریز، یه نفر از بالای تخت با صدای بلند گفت بچهها ساکت، میخوام یه ترانه ترکی براتون بخونم و دو دستش رو گرفت جلو دهنش عرعر کرد. مورد عنایت بنده قرار گرفت و من با سه ماه اضافه خدمت تبعید شدم.»
آنگونه که سویل سلیمانی، فعال مدنی ترک میگوید، وجه مشترک تمام این روایتها، نژادپرستی ساختاری و سیستماتیک در ایران است. او در توضیح این موضوع به «ایرانوایر» میگوید: «در همه این مطالب، ردپایی از تحقیر و تبعیض سیستماتیک علیه مردمان غیرفارس وجود دارد. این نشان میدهد که چه قدر موضوع نژادپرستی در ایران جدی است. به مردم یاد ندادهاند و آنها هم نمیدانند که وقتی جوکی درباره یکی از اتنیکها میگویند، فقط یک جوک ساده نیست و ساختاری از تبعیض را پشت سر خود دارد.» سلیمانی همچنین ادامه میدهد: «روایتهایی که مستند شدهاند، نشان میدهند چهقدر سیستم سیاسی و اداری ایران ناکارآمد است که جوابگوی نیازهای بیش از ۵۰ درصد جمعیت خود نیست و فقط یک گروه خاص، زندگی را به کام بقیه زهر کرده است.»
«محسن رسولی»، فعال مدنی ساکن مالزی نیز بر این باور است که بخش بزرگی از روایتهای کاربرانی که به کمپین منوفارسی پیوستهاند، درباره نژادپرستی هستند. او در همین باره توضیح میدهد: «روایتها اغلب درباره تحقیر و تبعیض نسبت به فرد بهخاطر لهجهای هستند که هنگام صحبت کردن به زبان فارسی داشته است. اینها اغلب در مسیر زندگی و بهخصوص در زمان پیدا کردن شغل، اتفاق افتادهاند و فرد را از اینکه تواناییهای خود را به کمال برساند، بازداشتهاند.»
این فعال مدنی که حدود یک سال پیش بههمراه سویل سلیمانی، کمپین پایان تک زبانی را با مطالبه به رسمیت شناختن زبانهای دیگر در جغرافیای ایران راهاندازی کرده است، میگوید: «بعد دیگری که این روایتها پوشش میدهند، شامل توهینها و تحقیرهای اتنیکی متقاطع با جنسیت هستند.»
رسولی همچنین ادامه میدهد: «مثلا اگر فردی لهجه گیلکی دارد و زن است، بلافاصله با آن استریوتایپ و کلیشه جنسیتی و اتنیکی مشکل اخلاقی دارد، مواجه میشود و اگر مرد است، او را بیغیرت میخوانند. در مورد سایر اتنیکها هم وضعیت بههمین صورت است. این نژادپرستی ساختاری و سیستم سرکوب تکزبانه، برای هر کدام از اتنیکها کلیشههایی برای توهین و تحقیر ساخته که آن را با زبان، لهجه و حتی نام فرزندان آنها هم گره زده است.»
اشاره این فعال مدنی به برخی از روایتهایی است که کاربران در آن درباره مواجهه خود با نژادپرستی و تبعیض به محض آشکار شدن ریشه نام خود گفتهاند. برخی دیگر نیز نوشتهاند با وجود این که لهجه نداشتهاند، بعد از این که مشخص شده از گروه اتنیکی خاصی میآیند، سوالاتی درباره مذهب و این که آیا سر میبُرند یا نه از آنها پرسیده شده است.
این اتهام ساختگی را نیروهای طرفدار جمهوری اسلامی در سالهای دهه ۱۳۶۰ برای شهروندان کُرد و به منظور انسانزدایی کردن از آنها برای سرکوب بیشتر بهکار میبردند. درست در زمانی که نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کردستان، در حال سرکوب شهروندان طرفدار احزاب کُردی بودند، در شهرهای مرکزی ایران، بهخصوص تهران، شایعات بسیاری شنیده میشد که کُردها با حلبی سر میبرند!
مطالبه هشتگ منوفارسی چیست؟
سویل سلیمانی، یکی از موسسان کمپین پایان تک زبانی درباره مطالبه اصلی این کمپین و هشتگ «منوفارسی» به «ایرانوایر» میگوید: «ما خواهان پایان تکزبانی و پذیرفتن تنوع و تکثر اتنیکی، زبانی، مذهبی و جنسیتی هستیم. ایران کشور تفاوتها است و نباید فقط یک عده، زبان، مذهب و جنسیت خود را به همه تحمیل کنند.»
محسن رسولی نیز هدف اصلی این کمپین و هشتگ «منوفارسی» را آگاهیبخشی درباره تبعیض علیه مردمان غیرفارس و مستندساختن روایتها و تجربههای درد و رنج آنها در رابطه با زبان فارسی میداند و میگوید: «هدف ما این بود که از درد و رنج زیستن در یک سیستم تک زبانه در یک جامعه چند زبانی صحبت و درباره آن آگاهیبخشی کنیم. بسیاری در مواجهه با این روایتها، تبعیض علیه مردمان غیرفارس را انکار میکنند. برای همین ما میخواستیم که تجربههای تبعیض مستند شوند. حالا هم داریم مطالبی که در توییتر و سایر شبکههای اجتماعی با هشتگ منوفارسی منتشر شدهاند را در یک لینک جمعآوری میکنیم تا بانکی از این تجربهها و مواجهات داشته باشیم. اگرچه در ابتدای کار جمعآوری تجربهها هستیم ولی امیدواریم در آینده بتوانیم این دادهها را برای تحقیقات و کارهای بیشتر آماده کنیم.»
رسولی همچنین به واکنشهای برخی از کاربران در برابر کمپین و هشتگ منوفارسی اشاره میکند و میگوید: «بحث تجزیهطلبی هم در فضای مجازی و هم در عالم واقعی مطرح میشود که من فکر میکنم چماقی است برای سرکوب. زبان مادری و آموزش آن، یک حق بشری است. در بسیاری از معاهدات بینالمللی، این حق به رسمیت شناخته شده است. حتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، مطابق اصل ۱۵، آموزش ادبیات زبانهای مادری صراحتا مورد تاکید قرار گرفته ولی حتی تا همان حد هم اجرا نشده است.»
این فعال مدنی در پایان میگوید: «ما با گروه توتالیتری روبهرو هستیم که تمرکزگرا است و ملتدولت خود را بر مبنای یک زبان، یک دین و یک اتنیک نهاده است. بنابراین، هر چیزی که بخواهد هژمونی حاکم آن را بههم بریزد، بهعنوان ضدیت با ملت ایران میشناسد.»
منبع مطلب بر گرفته از سایت:
https://bit.ly/3HvLrxA
اصل پانزدهم قانون اساسی: زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است: