۴۷ - آشنائی با مدلهای مختلف آموزش به زبان مادری
آشنائی با مدلهای مختلف آموزش به زبان مادری
ﺟﻬﺎن اﻣﺮوز ﺑﻪ ﻃﻮر ﻓﺰاﯾﻨﺪهای در ﭘﯽ رﺷﺪ دادن ﺷﻬﺮوﻧﺪان در زﻣﯿﻨﻪ ﭼﻨﺪزﺑﺎﻧﮕﯽ اﺳﺖ. ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن چندزﺑﺎﻧﮕﯽ و آموزش از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﻬﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﺮوزه ﺳﯿﺎﺳﺘﮕﺬاران آﻣﻮزﺷﯽ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰان، روانﺷﻨﺎﺳﺎن، زﺑﺎﻧﺸﻨﺎﺳﺎن و ﻣﻌﻠﻤﺎن ﺑﺎ آن ﻣﻮاﺟﻪاﻧﺪ. اﺳﺘﻔﺎده از روشﻫﺎی ﺗﺪرﯾﺲ ﯾﮑﺴﺎن ﺑرای گروههای مختلف زبانی، در واﻗﻊ ﺑﯽﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺗﻔﺎوﺗﻬﺎی ﺣﺎﺻﻞ از اﻣﺮ ﭼﻨﺪزﺑﺎﻧﮕﯽ اﺳﺖ.
آموزش دوزﺑﺎﻧﻪ، بطور کلی از طریق ۹ مدل مختلف در نقاط مختلف دنیا اجرائی میگردد، این مدلها عبارتند از: اﻧﺘﻘﺎﻟﯽ، ﻏﻮﻃﻪورﺳﺎزی، دوﺳﻮﯾﻪ، ﻧﮕﻬﺪاﺷﺖ، ﭘﺮﺳﺘﯿﮋ، ﺗﺠﺪﯾﺪﺣﯿﺎت ﻏﻮﻃﻪورﺳﺎزی، رﺷﺪ، آﻣﻮزش ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﺤﺘﻮا و ﭼﻨﺪزﺑﺎﻧﻪ
مدل انتقالی (گذرا)
در آموزش دوزبانه انتقالی فقط زبان مادری دانشآموز تا زمانی که او در زبان رسمی تسلط پیدا کند در آموزش کاربرد دارد. در این برنامه، آموزش از زبان مادری کودك شروع میشود، در حالت خروج زودهنگام، دانشآموزان تا پایان دوم ابتدایی به زبان مادری درس میخوانند و در حالت خروج دیرهنگام، تا پایان دوره ابتدایی ۴۰٪ دروس را به زبان مادری میخوانند. آموزش دوزبانه انتقالی، دانشآموزان را به طور موقت برای شنا کردن در یک استخر کوچک (زبان مادری) آماده میکند تا موقعی که توان شنا کردن در رودخانه (زبان رسمی) را پیدا کنند. هدف این مدل، گذر از زبان مادری دانشآموز به زبان رسمی است تا ادغام سریع و هرچه بیشتر زبانی حاصل شود. این شیوه نحوه یادگیری زبان اکثریت را در دانشآموزان اقلیت تسهیل میکند و در آن از معلمان دوزبانه استفاده میشود، ماحصل نهایی انتظار بهبود افت تحصیلی اقلیت زبانی است. این آموزش بر اساس برتری زبان اکثریت بر اقلیت است و تلاش میکند زبان رسمی را به دانشآموزان بخوبی یاد دهد و تکزبانگی را ارج نهاده و از آن حمایت میکند و صرفا از زبان مادری برای تسریع آموزش زبان رسمی استفاده میکند، مانند آمریکا و کانادا.
مدل غوطهورسازی
برنامه آموزش دوزبانه غوطهورسازی بر استفاده انحصاری از زبان رسمی تاکید میکند که در آن تدریس به کودکان گروه اقلیت زبانی، صرفا با زبان رسمی است. در این برنامه معلم با زبان رسمی در کلاس صحبت میکند. برنامه غوطهورسازی به مانند آن است که یک دانشآموز اقلیت زبانی در قسمت عمیق یک استخر انداخته شود و انتظار داشت که در کمترین زمان و بدون کمک مربی، شنا را یاد بگیرد. در این روش هم از معلم و هم از دانشآموزان انتظار میرود که تنها زبان رسمی را در کلاس درس استفاده کنند نه زبان مادری را و در نهایت دانشآموزانی که در این مدل آموزش میبینند یا غرق خواهند شد یا به تقلا و دست و پا زدن خواهند پرداخت و شنا خواهند کرد. در این برنامه، دانشآموزان یکسال با زبان رسمی غوطهور میشوند و در سال دوم، از زبان مادری کودکان در توسعه سواد استفاده میشود، در سال سوم نصف درسها به زبان رسمی و بقیه به زبان مادری تدریس میشوند بنابراین معلمان این شیوه باید دوزبانه باشند. فلسفه این شیوه این است که زبانها در موقعیتهای ارتباطی واقعی، بهتر آموخته میشوند تا در موقعیتی که زبان به عنوان زبان خارجی تدریس میشود، مانند ایالت کبک کانادا.
مدل دو سویه
آموزش دو سویه که غوطهورسازی دوسویه نیز نامیده میشود از نوع دوزبانه افزایشی است که در آن هر دو زبان مورد حمایت قرار میگیرند، یعنی نصف برنامههای آموزشی به زبان مادری دانشآموز و در نیم دیگر مفاهیمی که به زبان مادری ارائه شدهاند به زبان تدریس بازگو میشوند. در این روش زبان مادری دانشآموز و زبان رسمی در تعامل کامل مورد حمایت قرار میگیرند و درك کامل تعامل بین فرهنگی و فرصتهای آموزشی برابر صورت میگیرد. در این روش، نه تنها یادگیری زبان مادری مانعی برای یادگیری زبان رسمی و پیشرفت تحصیلی ایجاد نمیکند بلکه دانشآموزان در هر دو زبان مهارت علمی بالایی به دست میآورند. در این شیوه، علاوه بر رشد زبان مادری با اضافه کردن زبان رسمی، دانشآموزان عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. این برنامه بر اساس تئوری یادگیری زبان دوم است که تعامل گویشوران اقلیت و اکثریت را لازمه یادگیری زبان رسمی یا زبان اکثریت میداند، مانند آمریکا.
مدل نگهداشت
برنامه دوزبانه نگهداشت، شامل برنامههای آموزشی برای آن دسته از اقلیتهای زبانی است که میخواهند زبانشان حفظ شود در عین اینکه مهارت در زبان مدرسه را نیز میخواهند توسعه ببخشند. زبان مادری کودك وقتی که وارد مدرسه میشود کاربرد دارد اما با تغییر تدریجی، شاهد استفاده از زبان رسمی برای برخی از دروس و زبان مادری برای تدریس درسهای دیگر هستیم. مانند یونان که برای مسلمانان و تركها مدارسی دایر نموده که در آنها ریاضی، فیزیک، شیمی، قرآن، هنر و تربیت بدنی به زبان ترکی و تاریخ، جغرافی، و مطالعات منطقهای به زبان یونانی تدریس میشوند. البته مدارس در انتخاب چگونگی ترتیب زبانها و تعداد معلمان برای هر زبان صاحب اختیار هستند. در این برنامه فراگیران معمولاً دارای زمینه زبانی یکسانی هستند، آنان بیشتر برنامههای درسی را از طریق زبان مادری خود یاد میگیرند. هدف این برنامه توسعه مهارت زبان رسمی و مهارت تحصیل در زبان مادری است، مانند آمریکا، دانمارك و یونان.
مدل پرستیژ
در برنامههای آموزشی دو زبانه پرستیژ یا اعتبار، کودکان از طریق دو زبان و در اکثر موارد بوسیله دو معلم که زبانها را جداگانه تدریس میکنند آموزش داده میشوند. این مدل را آموزش دوزبانهی نخبگان یا سرآمدان نیز نامیدهاند. در سراسر جهان سخنوران اکثریت زبانی، که میخواهند کودکانشان دوزبانه شوند، اینگونه برنامههای آموزشی را سازماندهی میکنند و اغلب فعالیتهای آموزشی خارج از سیستم همگانی آموزش و پرورش انجام میگیرد و اساساً این مؤسسات با شهریه والدین اداره میشوند. معمولاً زبانها بطور مشخص بوسیله معلم و طبق خواستههای دانشآموزان جدا میشوند. در این برنامه تاکید بر زبانی است که کودکان یاد میگیرند تا بتواند آنان را از گروه زبان شناختی خودشان متمایز سازد. مدارس بین المللی و مدارس خصوصی از این روش بهره میبرند.
مدل تجدید حیات غوطهورسازی
این برنامه از برنامه غوطهورسازی اقتباس گردیده و در کشور نیوزلند برای تجدید حیات زبان اجدادی اتنیک مائوری و در آمریکا برای تجدید حیات زبان بومیان هاوایی و در نروژ، فنلاند، سوئد و روسیه برای تجدید حیات زبان سامی و جوامع سرخ پوست مورد اجرا قرار گرفته است. که در آنها تدریس از پیش دبستان تا پنجم ابتدایی به زبان مادری دانشآموزان و بعد از آن با شروع تدریس به زبان رسمی، زبان مادری به عنوان یک موضوع درسی تدریس میشود. از آنجا که هدف این برنامه، تجدید حیات زبان اجدادی و نیاکان است آن را غوطهورسازی زبانی میراث نیز مینامند. استفاده از این برنامه در سطوح ابتدایی آسانتر از سطوح بالاتر است. آمریکا، نیوزیلند، نروژ و فنلاند از این مدل استفاده مینمایند.
مدل آموزش رشدی
برنامه آموزش دوزبانه رشدی، دوزبانگی را تشویق میکند. برعکس روش نگهداشت که از دیدگاه تکگویشی حمایت میکند این برنامه به دنبال برابری زبانها است. در این برنامه کودکان نه تنها در زبان مادريشان بلکه در زبان غالب هم تسلط پیدا میکنند. گروههای اقلیت زبانی به اندازه کافی حمایتهای لازم را برای تقویت زبانشان از دولت دریافت میکنند. این برنامه برای آن دسته از گروههای اقلیت زبانی است که تلاش میکنند زبان خودشان را توسعه دهند البته این زبانها در معرض خطر فراموشی نیستند تا به برنامههای تجدید حیات نیاز داشته باشند.
مدل آموزش زبان مبتنی بر محتوا
در این روش، یادگیری توأمان زبان و محتوا از پیش دبستانی آغاز میگردد. این برنامه زمان برابر برای دو زبان قائل نیست بلکه زمان بر اساس نیاز تعیین میگردد. در این برنامه تلاش میگردد با تدریس یک یا دو مورد از موضوعات آموزشی، کودکان را دوزبانه کنند. این برنامه برخلاف غوطهورسازی میتواند برای تمام جمعیت شهروندی بکار رود مانند برنامه زبانی اتحادیه اروپا که در آن تمام دانشآموزان در آینده نزدیک باید علاوه بر زبان مادریشان به دو زبان دیگر هم مسلط شوند. این برنامه به چندگرایی زبان کمک میکند و انعطاف پذیری لازم را برای درك مفهوم دوزبانگی به وجود میآورد و دوزبانگی را تشویق میکند، مانند کشورهای اتحادیه اروپا.
مدل چند زبانه
برنامه چندزبانه همیشه حداقل با سه زبان اجرا میشود. بدین شکل که از زبان مادری در مدارس استفاده میشود، اما زبان رسمی برای تدریس اکثر دروس مانند علوم اجتماعی، هنر، تربیت بدنی و اقتصاد و همچنین زبان سومی مانند انگلیسی برای تدریس دروسی مثل تکنولوژی و علوم کاربرد دارد. بعضی اوقات ممکن است زبانهای مختلف در برنامه آموزشی استفاده شوند و در زمانهای دیگر جایگزین زبانهای دیگر شوند. در این روش به سه زبان، مادری، رسمی و بین المللی تدریس شده و چندزبانگی تشویق میشود، مانند کشور هند.
منبع مطلب بر گرفته از سایت:
https://bit.ly/3r1pjEs