پرینت

۲۳- پان ایرانیست ماحميًد افشار و ايًرقيًجيً دوشونجه لری

 قسمتی از نوشته های محمود افشار (اواخر عمر خود در سال 1362) از بنیان گذاران مکتب پان فارسیسم در ایران:

…..... من نمیگویم استعمال زبان ترکی را (در حد گفتگو میان مردم آزربایجان) قدغن کنند که زحمتی برای مردم کنونی ایجاد شود. ولی میخواهم آموزش فارسی را اجباری و مجانی و عمومی نمایند و وسایل این کار را فراهم آورند تا در ظرف سه سال یا زودتر همه مردم بدون استثنا هر دو زبان را بدانند. پس از آن کم کم و خود به خود کلمات فارسی به قدری در لهجه ترکی داخل خواهد شد که حداقل صدی شصت آن فارسی خواهد بود و این نسبت روز به روز زیادتر می شود تا به صدی هفتاد برسد و دو زبان یکی خواهد شد ...

اگر این سیاست فرهنگی را دولت بپذیرد و ملت هم کمک نماید. چه در آزربایجان و چه در سایر شهرستانها. برای من تردیدی نیست که بی هیچ زحمت و دردسرس برای هیچ کس و مخالفتی از هیچ کجا به مقصود خواهیم رسید. بی آنکه آذربایجانی ها احساس کرده باشند . بعد از پنجاه سال به زبان فارسی ناحیه خودشان که باید آن را لهجه آذری تازه خواند صحبت خواهند کرد!

مرجع کتاب زبان فارسی در آزربایجان - موقوفات محمود افشار. گرد آوری ایرج افشار- ص290 معرفی یکی از بنیانگذاران ترک ستیزی در ایران!

یكي از كساني كه در تدوين و به اجرا در آوردن سياست هاي شوم ترك ستيزي در ايران قبل از انقلاب نقش داشت «محمود افشار يزدي» است وي ازجمله سياستمداران ضد ترك و ضد عرب بود كه از سويي با دربار رضا شاه و از سوي ديگر با استعمار انگليس ارتباط نزديكي داشت و همين ارتباط ها سبب شده بود كه ثروت هنگفتي به هم بزند و اين ثروت عظيم را در جهت اجرايي نمودن سياستهاي خود صرف ميكرد. جهت اشنايي بيشتر باسياست هاي نژادپرستانه اين تئورسين دربار پهلوي توجه شما را به مقاله اي از ايشان با عنوان (يگانگي ايرانيان و زبان فارسي) كه در ماهنامه آينده (شماره: 2 سال چهارم ابان 1338 هجري شمسي)

به عنوان سر مقاله به چاپ رسيده است جلب ميكنم: "زبان تركي زباني است كه نه تنها در آزربايجان و زنجان بلكه ته حدود همدان و قزوين هم نفوذ كرده حتي در اندرون كشور در قلب فارس كه مهد تمدن بوده است سايه هولناك خود را بر سياه چادر هاي ايل قشقايي افكنده و همواره چون گاز انبري در شمال و غرب ايران از قفقاز تا اسياي صغير مخفيانه دهان براي بلعيدن باز كرده است پس بايد هر طور شده و به هر طريق ممكن اين زبان بيگانه را از بين ببريم.

شايد بگويند غير از زبان تركي زبانها و لهجه هاي ديگري نيز در ايران مرسوم استاز جمله عربي تركمني كردي و بلوچي و لري و گيلكي و مازندراني و جز اينها. پس اين همه را چگونه ميتوان از بين برد؟ نخست انكه هيچ يك از اينها جز چهاز تاي اول زبان يا لهجه اي نيست كه ميان ايران و همسايگانش مشترك باشد تا به نحوي احتمال خطر خارجي برود و غير از دو تاي نخست كه اولي سامي و دومي توراني است كليه ي زبانهاي ديگر مرسوم در ايران لهجه هاي ايراني است (حتي كردي).... و هيچ يك مانند زبان تركي خطرناك نميباشند. با زبان تركي نميتوان با مدارا برخورد نمود يعني انتظار كشيد كه به تدريج جاي خود را به زبان فصيح ايراني(فارسي) بدهد. براي اين كار بايد هزار ها كتاب و رساله دلنشين كم بها به زبان فارسي به خصوص در آزربايجان و خوزستان منتشر كرد. مي توان ايلات فارس زبان را به مناطق بيگانه زبان(ترك زبان و عرب زبان) فرستاد و در انجا ده نشين كرد و در عوض ايلات بيگانه زبان آن نقاط را به جاي آنها به آن نقاط فرستاده و ساكن نمود. اسامي جغرافيايي را كه به زبانهاي خارجي و يادگار تاخت و تاز چنگيز و تيمور است بايد به نامهاي فارسي برگردانيد . بايد مملكت را مناسب با مقصود تقسيمات جديد اداري نموده و اسامي فارس و آزربايجان و كردستان و عربستان را ترك گفت.

اگر مردم آزربايجان توانستند روزنامه هاي تركي را به آساني بخوانند و به تركي چيز بنويسند.شعر بگويند ديگر چه نيازي به فارسي خواهند داشت ميخواهم اموزش زبان فارسي را اجباري و مجاني و عمومي نمايند و وسائل اين كار را فراهم كنند . براي من ترديدي نيست كه بي هيچ زحمت و دردسري براي هيچ كس و مخالفتي از هيچ كجا به مقصود خواهيم رسيد.

بي انكه آزربايجانی ها احساس كرده باشند بعد ازپنجاه سال به زبان فارسي صحبت خواهند كرد بايد اينكار حتما به دست خود آزربايجانی ها صورت گيرد. مطلب از دو حال خارج نيست يا آزربايجانی ايراني هست يا نيست اگر هست ترك نميتواند باشد. آزربايجانیان خود بايد پيش قدم شوند و زبان ملي خود را رواج دهند و تا كم كم زبان تركي كه يك زبان خارجي است از بين برود." .

اگر تنها به چند نمونه از آثار نژادپرستانه نویسندگان و شاعران عصر پهلوی اشاره کنیم ، آنوقت عمق اقدامات فرهنگی و ضد بشری را که در واقع تجسم عینی منشور شیطانی و نسل کشی فرهنگی است را درک خواهیم کرد .

ادیب الممالک فراهانی : چیزی که میان ترک ها نایاب است انسانیت و حقیقت است و چیزی که میان این جماعت باب است دندان ، دروغ و سرخاب است – دیوان عارف ص 293 ( ز ترک غیر .. کس ندید ) ، دیوان عارف ص 29 اقرار کردم و گفتم هزار لعنت حق به ترک و پدر ترک از صغیر و کبیر ) ، دیوان عارف 384 ( زبان ترک برای از قفا کشیدن است ، صلاح پای این زبان ز مملکت بریدن است).

عبدالعلی گارانگ: قتل و غارت و خونریزی 1000 ساله ترکان صفوی ، سلجوقی و ... در تغییر زبان آذری به ترکی در آذربایجان دخیل بوده است .

مستوفی : استاندار وقت آذربایجان : هرکس که به زبان ترکی حرف بزند به دهانش باید زد . سرشماری آذربایجان را باید خرشماری نامید . 

دکتر ارسنجانی : برای از بین بردن زبان ترکی که زبان مغولان است باید جانفشانی کرد . با پرونده سازی باید جلو فعالیت فعالین فرهنگی و انتشارات و مجله و روزنامه ها را به زبان ترکی گرفت.

محمدعلی فروغی : نخست وزیر معروف به ذکا الملک، نابودی زبان ترکی لازمه ایرانی بودن است . باید سیاست کلی نابودی زبان ترکی از ترکها پنهان بماند .

محمود افشار : من با آموزش 5 دقیقه ای زبان ترکی مخالفم .

محمد امین ادیب طوسی: مجله ماهتاب 1317، من در تعجبم که چگونه آذربایجانی ها اقوام وحشی ترک را در میان خود پذیرفته اند.

ایرج افشار یزدی : باید زبان ترکی و ترکها در رادیو ، تلویزیون، مجلات، سینما و کتابهای تاریخی مورد تحقیر و تمسخر قرار بگیرند و زبان ترکی باید سریعا با برنامه ریزی علمی اول تحریف ، بعد تخریب و نهایتا نابود شود و در کتابهای درسی باید ترکها را و سلسله های ترک را وحشی ، بیگانه، مهاجم و اشغالگر نامید و حتی میراث های باستانی مرتبط با این قوم را به نحوی نابود کرد (متأسفانه در مورخه 26/6/85 از ایشان با عنوان قوم شناس در پاکدشت تهران تجلیل به عمل آمد).

دکتر غلامعلی رعدی: آذر 1347، شیوع و رواج زبان ترکی در آذربایجان ننگ است . 

عباس اقبال آشتیانی: در مجله یادگار 1344، زبان ترکی خر مهره و خزف است ، تخریب زبان ترکی را با تحریف و تغییر آن به آذری شروع کنید و با تغییر نام مناطق و در مواردی با تعویض معانی و جلوگیری از نامگذاری اسامی کودکان به زبان ترکی ادامه بدهید و فعالان فرهنگی آذربایجان را با القابی چون تجزیه طلب ، عامل شوروی ، کمونیست و پان ترکیست به انزوا بکشید . موسیقی، هنرمندان و لباس آذربایجانی را به تمسخر بگیرید تا حوزه فرهنگی این منطقه احساس حقارت بکند.

کسروی: »این آزروی ایرانیان است. آرزوی همگی ماست. ما این را به یاری خدا از پیش خواهیم برد و همه زبان ها را جز فارسی از میان خواهیم برداشت. من که در اینجا ایستاده ام زبان مادرزادی من ترکی بوده ولی همه می دانند که چه کوشش هایی بکار میبرم که آن زبان از ایران برافتد. ترکی برافتد، عربی برافتد، آسوری برافتد، ارمنی بر افتد، کردی برافتد و ...»

فاروق صفی زاده : ترکها اقوامی خونخوار و بی تمدن بودند ( هستند) که زمانی به ایران هجوم آوردند .

تقی ارانی: از فعالین و بنیانگذاران مرام کمونیستی، برای از بین بردن زبان ترکی باید جانفشانی کرد.

این بود گوشه اي از افكار پليد و مسموم محمود افشار يزدي ها و دیگر نژاد پرستان پان ایرانیسم.

از خیل این اراجیف نژادپرستانه در سوابق و آثار و اندیشه های افرادی که عناوینی چون ایرانشناس، تاریخ دان، فرهنگ پژوه و یا شاعر منتقد را با خود یدک می کشند می توان به محمد تقی بهار، عنایت اله رضا، جمال الدین فقیه، تورج اتابکی، کاوه بیات، غلامرضا انصاف، خسرو معتضد، سرگی آقاجانیان، محمد محمدی، حسین نوین رنگرز، سید جواد طباطبایی، حداد عادل، پرویز ورجاوند، ذبیح اله بهروز و محمد رضا آلی پیام(هالو) اشاره کرد.

اين نژاد پرستان كجايند تا ببينند كه بعد از نودو چند سال نه تنها آزربايجان فارس نشده بلكه قدر و ارزش زبان توركي آزری نزد ملت آزربایجان روز به روز بيشتر ميشود و ميرود تا زبان توركي دراین مرحله به يكي از زبانهاي رسمي ايران تبديل شود تا در آینده نزدیک تشکیل کشورخود را بنام آزربایجان اعلام نمایند و از اسارت شوُوُنیزم فارس خود را آزاد نمایند.

سید جواد طباطبایی: 

    








وقتی گفته می شود توهین به تورک‌ها جزئی از فرهنگ فارسی شده ماله‌ کشان نژاد پرستی ایرانی می‌گویند که این توهین‌ها مختص اقلیتی از جامعه است و نباید آن را به همه ایرانیان تعمیم داد. حال ابوالحسن نجفی در کتاب فرهنگ عامیانه فارسی نوشته که در فرهنگ فارسی منظور از تُرک کسی است که زبان مخاطب را درنیابد.

بخشنامه تغییر نام چند نام جغرافیایی دیگر ترکی به فارسی در سال ۱۳۱۷:

" ...مقرر است:
۱_بخش قشلاق به نام بخش آبیک
۲_ بخش ینگی امام به بخش کرج
۳_ قصر قاجاریه به نام بیسیم
خوانده شود. بنابراین لازم است مراتب را به تمام کارکنان آن حوزه ابلاغ و اکیدا دستور دهید که در نوشتن و خواندن نامهای تازه را به جای نامهای قدیم به کار برند..."













✅بخشنامه ممنوعیت ذکر تقویم ترکی در دوره رضاخان به دستور میلیسپو و محمدعلی فروغی (ذکاء الملک):

"....نظر به اینکه ذکر اسامی سنوات ترکی در تحریرات زاید و غیرلازم است...قدغن نمایید من بعد در نوشتجات رسمی از ذکر کلمات مذکور خودداری و به تاریخ شمسی اکتفا نمایند.
میلیسپو_ ذکاء الملک"

گفتنی است استفاده از تقویم ترکی در متون رسمی ایران حداقل سابقه هفتصد ساله دارد که استفاده از آن در دوره پهلوی ممنوع شد.