پرینت

۱۱ - آراز - آراز

آراز- آراز

آراز-آراز

در این نوشته ترجمه ی آراز-آراز ، ساری گلین، آچیل سحر ( بیدار شو سحر)، و سارا آمده است. باشد که متن فارسی قابل استفاده ای از این ترانه های عمومی در دسترس باشد روایتهای گوناگونی از آنها ها و جود دارد که اینجا یکی نقل شده است

در ضمن از زحمات همه ی عزیزانی که پیش از این در ترجمه ی متنها کوشیده اند تشکر میکنم که راه را هموار نموده اند و تلاش شان تا حد مقدور، تا جایی که من اثرشان را دیده ام، در این برگردان نقل و بازتاب یافته است. در حقیقت ترجمه با بهره گیری از رنجهای آنان فراهم شده است به ویژه در ترجمه ی آچیل سحر. برابری زیبا تر از بیدار شو سحر نتوانستم بیابم. که پیش از این در کتاب سرود کوهستان آمده است. و عبارات و جملات این ترجمه را تا حد ممکن حفظ و نقل کردم

از اینکه نتوانستم دو بیتی ها یا بایاتی های مختلف را که در رابطه با آراز و صمد و ساری گلین و غیره میخوانند جمع کرده و ترجمه کنم احساس کمبود و ناراحتی میکنم. دهها بایاتی در مورد صمد است که میخوانند و ورد زبانهاست. همینطور در مورد دیگر ترانه ها. و دیگر موضوعات عمومی. که کار گروهی می طلبد و از عهده ی یک فرد، آنهم فردی مثل من، که در چندین زمینه کار میکنم ، خارج است ولی باز نشان دادن گوشه ای از آنچه هست شاید خالی از فایده نباشد

آراز آراز[۱]
-----

آراز آراز  خان آراز
سلطان آراز  خان آراز

سنی گوروم یاناسان
ائل دردینی قان آراز
*

آراز سندن کیم کئچدی
کیم قرق اولدو کیم کئچدی
فلک گل ثابیت ائیله
هانسی گونوم خوش گئچدی
*

هر آیلار های هرآیلار
هر اولدوز لار هر آیلار

دریادا بیر گول بیتیب
سوسوزوندان هارایلار
*

صمد گلیر گوله گوله
دوشونده باخ قیزیل گوله

هر الینده دورد کیتاب
دونده ریب تورکو دیله...

--

آراز!  آراز!
خانی ! سلطانی! [ همچون سلطان و خانها ستمگری]
آتش بگیری!
درد خلق( من ) را بفهم! آراز!
*
آراز! کی از تو عبور کرد؟
کی غرق شد و کی از تو عبور کرد؟
فلک بیا و ثابت کن 
که کدامین روزم به خوشی گذشت.
*
ای همه ی ماهها! 
ای همه ماهها و ستارگان!
گلی بر دریا رسته
که از تشنگی فریاد میزند.
*
صمد لبخند زنان میاید
روی سینه، گل سرخ اش را ببین
درهر دست اش، چهار کتاب گرفته
به زبان ترکی بر می گرداند.

ساری گلین [۲] Sarı gəlin

ساچین اوجون هؤرمزلر
گولو قونچا درمزلر

ساری گلین
بوسئودا نه سئودادیر
سنی منه وئرمزلر؟

 نئیلیم آمان، آمان...
 ساری گلین...

بو دره نین اوزونو
چوبان قایتار قوزونو

نة اوْلا بیر گون گؤرم
نازلی یاریمین اؤزؤنو

نئیلیم آمان، آمان...
ساری گلین...

 *

عاشیق ائللر آیریسی
شانا تئللر آیریسی

آیری، بیر گونونه دؤزمزدیم
اوْلدوم ایللر آیریسی
نئیلیم آمان، آمان ساری گلین...
ساری گلین 
سر گیسوی کمند را نمی بافند
گل را وقتی غنچه است نمی چینند

ساری گلین
این عشق، چه سودایی ست 
که تو را به من نمی دهند؟
چه کنم، امان امان...

چه کنم، امان امان..
ساری گلین...

 *

 چوپان! بر بلندای این دره
 بره را بازگردان

ایکاش روزی
روی یار نازنینم را ببینم

  *
چه کنم،امان امان...

چه کنم،امان امان... 
ساری گلین...

 *

 خنیاگر از ایل ها جدا افتاده
شانه از زلفها
طاقت یک روز فراقم نبود
شده ام مفروقه ی سالها.

  *

چه کنم،امان امان
چه کنم،امان امان
ساری گلین...

 آچیل سحر

آچيل سحر،اويان گونش
آچيل بو سون نفسده، بو قارانليق قفسده، سن ايله من تاپيم يئني حيات 
سفق لرین ساچيلسين، چيچك لريم آچيلسين، بو ائل لره باغيشلاسين نجات
من... صبح آچيلار كن
گئچمه لي يم توفانلاردان ، ال اوزوب جاندان ، بو ائل لردن ، انسان لاردان 

"من يانماسام ، سن يانماسان، بيز يانماساق،
هانسي آلوولار ايشيق سالار بو يول لارا؟...آه "
گونش دوغار، گولر حيات
چيچك له نر بو كاينات، 

سيل گوزون ياشين، گول ائل لر له بيرليكده، آزاد اول بو ديرليكده، شادليق ياغدير غمگين ائلينه !
سيل گوزون ياشين، گول بو شن باهار گولسون، هر بير لاله زار گولسون،
حيات وئرسين سولموش گولومه.

   --

 بیدار شو سحر

-----

بیدار شو ای سحر!
بیدار شو ای خورشید!

بیدار شو در این آخرین نفس

 *

تا در این قفس تاریک با تو زندگی دوباره بیابم
تا شفقهایت پر نور  و گلهایم پر شکوفه گردد ، و بر این خلقها رهایی دهد

من با سپیده ی سحر باید این راهها را درنوردم
و بگذرم از هستی خویش

 

اگر من نسوزم ، تو نسوزی، ما نسوزیم
کدامین شعله ای بر این راهها روشنایی خواهد افکند ... آه! 

*

خورشید بیدار میشود، زندگی لبخند میزند
پر گل میشود کاینات

*

اشک ات را پاک کن، با خلقها لبخند بزن، خلق اندوناکم را شاد کن
اشک ات را پاک کن، لبخند بزن که این بهار زیبا خنده زند، با همه ی لاله زار هایش
و زندگی بخشد بر گل پژمرده ام.

آپاردی سئل لر سارانی
-----

گئدین دئیین خان چوبانا
گلمه‌ سین بوایل مغانا
مغان باتیب قیزیل قانا

آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی

*

«آرپا» چایی آشدی داشدیسئل سارانی آلدی قاشدی
آلا گؤزلو قلم قاشدی
آپاردی سئللر سارانی بیر آلا گؤزلو بالانی

*

آرپا چایی درین اولماز
آخار سولار سرین اولماز
سارا کیمی گلین اولماز

آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی

---
سیل ها
[۳]سارا را بردند

 خان چوپان را  بگویید
 امسال به مغان نیاید
مغان آغشته به خون است

سیل ها سارا را بردند
آن فرزند چشم شهلا  را.
*

رود خانه ی « آرپا »  طغیان کرد
سیل سارا را گرفت و برد
آن فرزند چشم شهلا  را.

رودخانه ی «آرپا» ژرف نیست
آبهای روان خنک نمیشوند
عروسی مانند سارا پیدا نمیشود

سیلها سارا را بردند
آن فرزند چشم شهلا  را.

--------

آ. ائلیار  پنجشنبه, ۸ دسامبر ۲۰۱۶
قایناق: www.iranglobal.info/node/57974


[۱] آراز ، اسم خاص. در فارسی ارس .
[۲] ساری گلین : اسم خاص. نام دختر.
     ساری : گندوم گون. زرد. مو طلایی. 
     گلین: عروس.
[۳] سیل در متن جمع بسته شده یعنی: سیل آب+ سیل بدیختی ها
     سارا برای اینکه به چنگ خان نیافتد خود را به سیل رود خانه می سپارد.
     او عاشق « خان چوپان» بود.( نوعی از روایتهای مختلف).